شاید به همین خاطر است که برخلاف دو سه دهه گذشته که فعالیتهای فرهنگی آخرین اولویت دانشگاههای کشور بود و معمولاً نیز بودجه ناچیزی برای چنین اموری درنظر گرفته میشد، اما حالا براساس قانون برنامه هفتم توسعه قرار است سهم بخش فرهنگی از بودجه دانشگاهها به ۵درصد برسد و برای نخستین بار نیز نام دانشگاهها در جدول ۱۲بودجه سالانه کشور قرار گرفته که مربوط به فعالیتهای فرهنگی است. این یعنی شاهد یک تحول در بنیان بودجه حوزه فرهنگی دانشگاهها هستیم.
با این همه، پرسش این است بودجه فرهنگی دانشگاهها معمولاً صرف چه فعالیتهایی میشود و اگر تمامی این رقم به اعتبار فرهنگی تخصیص یابد آیا این میزان میتواند اهداف فرهنگی دانشگاهها را تأمین کند؟
افزایش پانزده برابری بودجه فرهنگی دانشگاهها در سه سال
مهدی بادپا، مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم در پاسخ به قدس میگوید: بودجه فرهنگی دانشگاهها تا پیش از دولت سیزدهم خیلی کم بود اما با اقدامات وزارت علوم و با رایزنیهای این وزارتخانه با مجلس شورای اسلامی در سه سال اخیر میزان آن تا ۱۵ برابر افزایش یافته است.
وی با اشاره به اینکه تا سال جاری در اسناد بالادستی برای بخش فرهنگی دانشگاهها هیچ بودجه مشخصی پیشبینی نشده بود، میافزاید: درواقع برای این حوزه ردیف بودجهای وجود نداشت. به همین خاطر بودجه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی هر دانشگاه از سوی هیئت امنای آن دانشگاه تعیین میشد. ضمن اینکه هیئت امنا اگر در جاهایی مثل پرداخت حقوق و مزایای استادان و کارکنان دانشگاهها و یا در حوزه رفاهی دانشجویان احساس نیاز میکردند، از همان بودجه ناچیز پیشبینیشده برای بخش فرهنگی میزدند یا کسر میکردند تا بخشهای یاد شده دچار مشکل نشود. به همین دلیل در سال ۱۴۰۱ با توصیههای دکتر زلفیگل، وزیر پیشین علوم، قرار شد دانشگاهها ۳درصد از بودجهشان را به فعالیتهای فرهنگی اجتماعی اختصاص دهند.
بادپا در همین زمینه میافزاید: پیشنهاد وزارت علوم در لایحه بودجه سال ۱۴۰۲ نیز اختصاص ۵درصد بودجه دانشگاهها به امور فرهنگی و اجتماعی بود که این رقم در ابتدا و در کمیسیونهای تخصصی مورد موافقت قرار گرفت اما متأسفانه در گامهای آخر، مجلس با افزودن بندهای ۴ و ۶ کار را خراب کرد. با این حال با پیگیریهای وزرات علوم در هیئت دولت قرار شد از محل «جدول تفصیلی بند ب تبصره ۱۳ قانون بودجه ۱۴۰۳» که محل هزینهکرد یک درصد از هزینههای شرکتهای دولتی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری است، بهصورت متمرکز ۱.۵همت به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی دانشگاهها اختصاص پیدا کند. البته این رقم جدا از بودجهای است که برای نخستین بار در قانون برنامه هفتم توسعه کشور برای فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها مشخص شده است.
وی با اشاره به اینکه براساس قانون برنامه هفتم توسعه، ۵درصد بودجه دانشگاهها به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی اختصاص مییابد، اظهار میکند: البته این موضوع در سال ۱۴۰۳ به مقدار ۳درصد تصویب شده است.
مدیرکل پشتیبانی امور فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم اقدامات سالهای اخیر دولت و مجلس در حوزه بودجه فرهنگی دانشگاهها را خوب توصیف میکند و ادامه میدهد: با تلاشهای انجام شده، فعالیتهای فرهنگی افزایش یافته است؛ البته در گذشته هم برنامههای فرهنگی زیادی در دستور کار قرار میگرفت اما چون در اسناد بالادستی نمیآمد و برای بخش فرهنگی دانشگاهها بودجه مشخصی تعریف نمیشد، اجرای آنها الزامی نبود، اما الان براساس مصوبه مجلس باید ۵درصد بودجه هر دانشگاه در اختیار معاونت فرهنگی آن دانشگاه قرار گیرد و گزارش مربوط به آن نیز هر ۶ماه به کمیسیون فرهنگی مجلس و همچنین سازمان بازرسی ارائه شود. در واقع با مصوبات اخیر، بودجه بخش فرهنگی دانشگاهها، ضمانت اجرایی پیدا کرده است.
وی اگرچه بودجههای تعیین شده برای امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها را قابل مقایسه با گذشته نمیداند اما میگوید: با توجه به فراوانی تشکلها و کانونهای دانشجویی و حجم فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی که از سوی دانشجویان و استادان صورت میگیرد قطعاً تخصیص ۵درصد از بودجه دانشگاهها به امور فرهنگی و اجتماعی آنگونه که باید پاسخگوی نیازها نیست و نمیتواند به صورت مطلوب اهداف فرهنگی ما را تأمین کند.
بادپا با اشاره به نقش مستقیم سرمایهگذاری در توسعه فرهنگی اجتماعی کشور، تصریح میکند: دانشجویان، آیندهسازان این سرزمین و نظام جمهوری اسلامی هستند، بنابراین هرچه بیشتر در این حوزه سرمایهگذاری کنیم به مفهوم تعالی سطح فرهنگی کشور خواهد بود و اگر در بودجه فرهنگی و یا در اجرای برنامههای فرهنگی کوتاهی کرده و یا بودجه این بخش را در جاهای دیگر هزینه کنیم، این موضوع خودش را در فضای فرهنگی اجتماعی کشور نشان میدهد و آن وقت ممکن است در مسائل و حوادث احتمالی به مراتب هزینههای سنگینتری بپردازیم. از این رو توصیه میشود بودجههای فرهنگی متناسب با نیازها تعریف شود و در جای خودشان مورد استفاده قرار گیرد.
وی سپس به موضوع هزینهکرد بودجه فرهنگی دانشگاهها میپردازد و میگوید: در دانشگاهها حدود ۲۰هزار تشکل دانشجویی، ۷هزارو۳۷۹ انجمن علمی دانشجویی، ۷هزارو۶۱۵ کانون فرهنگی هنری، ۷۶۲ دفتر تشکل اسلامی، ۵هزار نشریه دانشجویی، هزارو۴۱۵ دفتر بسیج دانشجویی و... داریم که تمام آنها از بودجههای فرهنگی سهم میبرند.
بادپا با اشاره به اینکه از ابتدای سال گذشته تاکنون ۱۶۸هزارو۴۴۹ برنامه در سامانه یکپارچه برنامههای معاونت فرهنگی وزارت علوم به ثبت رسیده، میافزاید: برنامههای آموزشی ۲۷/۱۴درصد، برنامههای مناسبتی ۸۹/۱۲درصد، معرفتافزایی دانشجویان یا همان نشستهای مختلف دانشجویی ۱۰درصد، فعالیتهای دینی و قرآنی ۴/۵درصد، ارتقای اخلاق دانشگاهی ۰۸/۵درصد، جهاد تبیین ۹/۴درصد، مهارتهای حرفهای اشتغالمحور ۳.۵درصد، رویدادهای فرهنگی نوآورانه ۹/۲درصد، فعالیتهای مربوط به حوزه آسیبهای اجتماعی ۲.۵درصد، کرسیهای آزاداندیشی ۱۴/۲درصد، جشنوارهها ۱۳/۲درصد، اردوهای علمی و فرهنگی ۱۴/۲درصد، اردوی راهیان پیشرفت ۰.۶۵درصد، تئاتر ۰.۶۵درصد و موسیقی هم ۰.۴۴درصد کل برنامههای ثبت شده را تشکیل میدهند.
وی در پاسخ به اینکه کدام یک از بخشهای فرهنگی معمولاً سهمی از این بودجه فرهنگی دانشگاهها نمیبرند، میگوید: به هر حال همه تشکلها از بودجه فرهنگی دانشگاهها که گاهی شاید ۳درصدش هم محقق نشده باشد، سهم میبرند. البته سهمشان از این کیک کوچک بودجه فرهنگی میتواند نسبت به برنامههایی که به معاونت فرهنگی پیشنهاد میدهند و همچنین به نسبت مخاطبانی که دارند، متفاوت باشد.
این ۵ درصد هم کافی نیست
دکتر هادی یوسفی، پژوهشگر گروه آموزش عالی و تحقیقات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم در پاسخ به قدس میگوید: براساس قانون لایحه بودجه ۱۴۰۲ و تبصره بند الف ماده ۹۹ قانون برنامه هفتم توسعه کشور، ۵درصد بودجه کل دانشگاهها باید صرف فعالیتهای فرهنگی شود؛ اما نکته اینجاست دانشگاهها با مشکل مالی مواجه هستند. در واقع ۸۵درصد بودجه این مراکز صرف پرداخت حقوق و مزایای استادان و کارکنان و حدود ۲۰درصد بودجهشان هم صرف تغذیه دانشجویان میشود. البته بودجهای که سالانه به دانشگاهها تخصیص مییابد حدود ۱۱۰ تا ۱۱۵ درصد بیشتر از چیزی است که در ابتدا و در قانون برنامه بودجه پیشبینی میشود اما با این حال دانشگاهها کم میآورند، چون بیشتر بودجه صرف حقوق و دستمزدها و تغذیه دانشجویان میشود.
وی اگرچه به دلایل یاد شده درخصوص تخصیص ۵درصد بودجه دانشگاهها به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی ابراز تردید میکند، اما میگوید: حتی اگر تمام ۵درصد بودجه دانشگاهها برای امور فرهنگی تخصیص پیدا کند باز هم کفاف برنامهها و اهداف وزارت علوم در حوزه فرهنگی را نمیکند. به عبارت دیگر حوزه فرهنگ بسیار گسترده است بهطوری که از مراسم استقبال از دانشجویان تازه وارد تا مباحث هویت دانشگاهی را شامل میشود، بنابراین با این میزان بودجه فقط میتوان بخشی از نیازها و برنامههای فرهنگی و اجتماعی را پیاده کرد. از این رو اهداف موردنظر متولیان امر هم در این بخش چندان محقق نمیشود، مگر اینکه فکری اساسی برای رفع مشکلات مالی دانشگاهها شود و بعد هم متناسب با نیازها بودجه فرهنگی دانشگاهها افزایش یابد.
وی در پاسخ به اینکه بودجه فرهنگی بیشتر صرف چه فعالیتهایی میشود، عنوان میکند: معمولاً هیئت امنای دانشگاهها بودجه حوزه فرهنگی دانشگاهها را تصویب میکنند. ضمن اینکه به لحاظ قانونی در بودجه تفصیلی محل مصرف بودجه مشخص میشود، بنابراین در مجموع بودجه یاد شده صرف فعالیت کانونهای فرهنگی مثل شعر، تئاتر، موسیقی، فیلم، مهدویت، عترت، نشریات دانشجویی، کرسیهای آزاداندیشی، ویژه برنامههای مناسبتی ملی و مذهبی، برگزاری مسابقات قرآنی، هیئتهای مذهبی، اردوهای جهادی، اجرای برنامه عفاف و حجاب که در سالهای اخیر بیشتر پررنگ شده، ترویج و توسعه فرهنگ مطالعه و کتابخوانی، اجرای برنامه ولایت و... میشود.
شاید در هزینهکرد بودجه فرهنگی هر دانشگاه با دیگر دانشگاهها تفاوتهایی وجود داشته باشد اما در مجموع، بودجه فرهنگی آنها صرف همین موارد میشود؛ البته یکسری فعالیتهای فرهنگی تقریباً به صورت سنتی انجام میگیرد. یعنی از گذشته بوده و الان هم هست. مثلاً کانونها همیشه بودهاند و اصلاً متولی مشخصی برای این بخش وجود دارد و هر ساله بودجه مشخصی برای آن در نظر میگیرند؛ پس از آن، برنامههای مناسبتی ملی و مذهبی و همچنین ترویج برگزاری نماز جماعت در خوابگاههای دانشجویی قرار میگیرند که دانشگاهها ملزم به اجرای این فعالیتها هستند و طبعاً به آنها هم بودجه تعلق میگیرد چون در اولویت قرار دارند، اما مثلاً کرسیهای آزاداندیشی فقط در برخی از دانشگاهها برگزار میشود. یعنی به اموری که اتفاقی هستند و یا هر از گاهی ضرورت اجرا پیدا میکنند کمتر بودجه تعلق میگیرد، چون از قبل برای آنها برنامهریزی نشده است.
یوسفی سواد رسانهای را ازجمله موضوعات مغفول حوزه فرهنگی دانشگاهها عنوان میکند و میافزاید: با توجه به گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی و تأثیر فضای مجازی بر نوجوانان، به نظر میرسد یکی از مهمترین خلأهایی که میتوان در امور فرهنگی دانشگاهها روی آن انگشت گذاشت موضوع سواد رسانهای باشد. البته بخشی از این موضوع، فرهنگی و بخشی نیز آموزشی است که شاید نیاز باشد حداقل دو واحد دانشگاهی به سواد رسانهای اختصاص پیدا کند.
نظر شما